به تازگی، حلقه ازدواجی در انگلیس ساخته شده که ضد تقلب است. زوج هایی که این حلقه ها را به انگشت می کنند، کلمه مزدوج روی انگشتشان برای همیشه حک می شود. این حلقه ها اجازه نمی دهند که افراد بتوانند به دروغ ادعای مجردی کنند.
شاید اگر حلقه زن نیوزلندی که پس از جدایی از همسرش به خاطر نفرت از او، با موشک آن را به فضا پرتاب کرد، از این نوع بود، هرگز نمی توانست خاطرات بودن با همسر گذشته اش را فراموش کند. حلقه او که به این فرجام تلخ گرفتار گشت، قرار بود نشانه ماندگاری عشق او و همسرش به یکدیگر باشد. حلقه در میان مردم دنیا چنین جایگاهی دارد. شادی یک مرد آمریکایی بعد از پیدا شدن حلقه اش که چهل سال پیش آن را در یک زمین فوتبال گم کرده بود، و یا تلاش قهرمانانه کارگر تخلیه زباله های شهری در منهتن آمریکا برای یافتن حلقه خانمی که در زباله ها مفقود شده بود، و نیز ساعت ها گریه کردن آن خانم در اوج ناباوری پس از پیدا شدن حلقه اش، همگی نشان دهنده اهمیت فوق العاده این فلز حلقوی در جهان امروز دارد. اما با وجود این همه ارزش در بین مردم، آقایان معمولا به دلایل مختلف از آن فرار می کنند. آنها بیشتر به دلیل نوع شغل، فراموشکار بودن، بی علاقگی به زیورآلات و یا بی اعتقادی به حلقه از آن استفاده نمی کنند، اما خانم ها آن را حمل بر بی وفایی آن ها می کنند. یک روانشناس اجتماعی در کانادا ادعا می کند کسانی که حلقه ازدواجشان را به دست نمی کنند، در مقایسه با کسانی که آن را همیشه به دست می کنند، بیشتر بچه هایشان را فراموش می کنند.
به راستی، حلقه از کجا و چگونه به رسمی تغییر نیافتنی برای جهانیان تبدیل شد؟ تاریخ نگاران پیشینه حلقه را به مصر باستان برمی گردانند. آن ها اعتقاد داشتند که رگی در انگشت چهارم دست وجود دارد که مستقیما به قلب متصل است. آنها با قرار دادن یک حلقه در این انگشت، سعی می کردند علاقه بین خود را پایدار نگه دارند. پس از فتح مصر توسط اسکندر در سال 332 قبل از میلاد، مصریان این عقیده را به یونانیان انتقال دادند. در افسانه های قدیمی اساطیر یونان از این وسیله برای ابراز عشق و وفاداری استفاده می کردند.
بعد از آن رومی ها، رسم استفاده از حلقه انگشتر را از یونانیان گرفتند. در روم اولیه حلقه هایی که مورد استفاده مردم عادی قرار می گرفت از آهن ساخته می شد و بعد اشراف زاده ها برای اینکه در این مورد نیز خود را اشرافی نشان دهند، جنس طلا را برای حلقه های خویش انتخاب کردند. از این زمان تجمل در ساختمان حلقه اعمال شد و صنعتگران حلقه هایی از فلزات گرانبها و حتی عاج ساختند. در مواردی حلقه های بسیار سنگینی ساخته می شد و حتی گاهی برای فصل تابستان و زمستان حلقه های جداگانه ای را می ساختند.
بعد ها در قرن شانزدهم میلادی، پادشاه انگلستان رسما انگشت چهارم از دست چپ را به عنوان انگشت حلقه مقرر نمود. در دوره های قبل حلقه هایی از جنس برنج و مس وجود داشته است. در قرن های 15 و 16 ایتالیایی ها از حلقه ازدواجی استفاده می کردند که عمدتا از جنس نقره بود و با مینای سیاه میناکاری می شد. اروپاییان قرون وسطی از الماس برای حلقه استفاده می کردند و دهقانان ایرلندی نیز بر این عقیده بودند که ازدواج بدون حلقه ای از جنس طلا قانونی و مشروع نیست.
یهودیان و مسیحیان نیز این آیین را در مراسم های ازدواج خود دارند. در میان یهودیان رسم بر این است که داماد حلقه را به انگشت عروس کرده و در همان زمان این جمله را بیان می دارد: «هان! تو برای من با این حلقه و مطابق شریعت موسی و قانون اسرائیل حلال می شوی.» قبول حلقه از جانب عروس علامت تمایل او به ورود به پیمان ازدواج با داماد است.
مسیحیان هم رسم دیگری دارند. آنها انگشت شست را به نام پدر، انگشت دوم را به نام پسر و انگشت سوم را به نام روح القدس نامگذاری کرده اند. داماد به ترتیب حلقه را روی این انگشتان عروس می گذارد و می گوید قسم به پدر، قسم به پسر، قسم به روح القدس و بعد حلقه را در انگشت چهارم قرار می دهد. این بخشی از مراسم مذهبی در کلیساست. در زرتشت و در ادیان مختلف رسم استفاده از حلقه ازدواج وجود دارد. چیزی که مسلم است، در اسلام اثری از این سنت دیده نمی شود.
چیزی به نام حلقه ازدواج در اسلام وجود ندارد و حتی بعضی از فقها، انگشتر به دست چپ کردن را مکروه و آن را سنت معاویه می دانند. رسول خدا فرمود: یا علی! انگشتر در دست راست کن که این عمل فضیلتی است از سوی خدای -عزوجل- برای آفریدگان مقربش. همچنین در روایتى انگشتر در انگشت سبابه و وسط نمودن را از افعال قوم لوط دانسته اند. علاوه بر آن، استفاده از حلقه طلا برای مردان، در اسلام حرام است.
حالا که این رسم از دیگر ادیان و کشورها به جامعه ما راه یافته است و همانطور که پیامبر اسلام اشاره کرده اند: من تشبه بقوم فهو منهم "کسیکه با قومی خود را مشابه میسازد (از آن قوم تقلید کند) از همان قوم است." ، چه بهتر که استفاده از انگشترهایی با نگین های دیگر را جایگزین حلقه گران قیمت طلا گردانیم. زیرا افراط در این زمینه و ممنوع کردن استفاده از حلقه و حرام اعلام نمودن آن کاری است ناصواب که این روزها مفتی های داعش به آن همت گمارده اند.
در روایات از آثار انگشترهایی با نگین عقیق، فیروزه، یاقوت، در و ... بسیار سخن به میان آمده است. مثلا در روایات خواصی برای عقیق ذکر کرده اند : نرسیدن غم و مصیبت به حامل آن، دوری از آتش عذاب، نگهبان در مسافرت ها، و باعث میمنت و مبارکی بودن.
فیروزه هم سنگی است
که جبرئیل به رسول خدا(ص) هدیه نمود و رسول خدا آن را به امیرمومنان علی (ع) بخشید. امام صادق از رسول خدا چنین نقل فرمودند: خداوند سبحان می فرماید: هر آینه من خدا، حیا می کنم از بنده
ای که دستش را به سوی من بالا آورده و در دستش انگشتری با نگین فیروزه است، نا
امید برگردانم.
درباره سنگ یاقوت هم گفته شده که هرکس
آن را بدست کند در چشم مردم باشکوه و جلا و هیبت جلوه می کند. رسول خدا (صلی الله
علیه و آله) خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمودند: فرزندم،
انگشتر یاقوت و عقیق به دست کن که فرخنده و مبارک است و هرگاه کسی به آنها نگاه
کند نور صورتش زیاد می شود و یک رکعت نماز با آن دو، برابر با هفتاد رکعت نماز
بدون آنهاست...
درَ نجف هم از جمله سنگ های ارزنده ای ست که نگاه کردن به آن معادل زیارت حضرت امیر(ع) است و به سبب نگهداری و استفاده از آن، مکر و حیله شیطان مطرود می گردد.
اما آیا خرید حلقه که امروزه به یک ضرورت و صحنه ای برای تفاخر و چشم و هم چشمی تبدیل شده، اینقدر مهم و تاثیرگذار است؟ حلقه حالا بخشی از هزینه های گزاف ازدواج به شمار می آید. هزینه هایی که هرکدام جوانان را از ازدواج دور و دور و دورتر می کنند. طبیعی است که جوانان با دیدن این قبیل هزینه ها در مراسم ازدواج دوست و آشنا، از ازدواج ترسیده و از آن می گریزند.
واقعیت چیست؟ آیا حلقه ازدواج، تضمین کننده خوشبختی زوج است؟
امروزه بیشترین حلقه ها از جنس طلای زرد یا سفید و نیز نقره است که قیمت آنها از 200 هزار تومان تا حدود 10 میلیون تومان می باشد . گران ترین حلقه ازدواج با ارزش نجومی متعلق به هنرپیشه آمریکایی، پاریس هیلتون است به ارزش 7.4 میلیون دلار، که البته نامزدی او با تاجر یونانی کمتر از یک سال دوام داشت.
در کنار این زوج های دارای حلقه های گران، اما جدا شده از یکدیگر، خانواده هایی هم وجود دارند با این حرف دل:
در خانه ما حلقه اگر نیست، صفا هست...
فاطمه سعیدی، 26 آذر 1393
Secont14@yahoo.com- ۹۵/۰۹/۱۷