نوشته های یک تازه نویسنده کاش کاربلد

این جا، از هر دری، سخنی می نویسم و آن ها را با شما به اشتراک می گذارم. امید که به درد یکی بخورد.

نوشته های یک تازه نویسنده کاش کاربلد

این جا، از هر دری، سخنی می نویسم و آن ها را با شما به اشتراک می گذارم. امید که به درد یکی بخورد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

در باغ شهادت باز، باز است...

سیری در بیانات امام خامنه ای مد ظله العالی درباره مدافعین حرم

در این روزها که بسیاری از ما به دنبال یافتن هدف زندگیمان هستیم، هنوز خود را نشناخته ایم و نمی دانیم که از زندگی چه می خواهیم، آدم هایی را در اطراف خودمان مشاهده می کنیم که نه تنها ماموریتشان در جهان را شناخته اند، بلکه مصرانه برای انجام آن، جان خود را نیز به بازی گرفته اند: مدافعان حرم ...

ما دهه هفتادی ها همیشه شنیده بودیم: " اگر آه تو از جنس نیاز است/ در باغ شهادت باز، باز است" ، اما به ندرت، مصداق های آن را به چشم دیده بودیم. حالا چند وقتی است که به خاطر شرایط حرم های اهل بیت علیهم السلام، مردم گروه گروه از این در عبور می کنند. این ها، همان هایی هستند که وظیفه خود را شناختند، در راه انجام آن کوتاهی نکردند و در نهایت، پاداش شیرینی برای تلاش سرسختانه خود گرفتند: شهادت.

مدافعان حرم، در واقع جلوی دشمنی ایستاده اند که درست شده است برای شکست ایران:

"اینها را در واقع درست کرده‌اند برای اینکه جمهوری اسلامی را شکست بدهند؛ عراق مقدّمه بود، شام مقدّمه بود؛ مقدّمه‌ی این بود که بتوانند این جا را تحت تأثیر قرار بدهند؛ قدرت این جا موجب شد که این ها در آن جا هم زمین ‌گیر شدند؛ وَالّا آنها هدفشان این بود. این کسی که از اینجا بلند می شود، می رود در عراق یا در سوریه به‌ عنوان دفاع از حریم اهل‌ بیت در مقابل این تکفیری ‌ها می ‌ایستد، در واقع دارد از شهرهای خودش دفاع می کند. البتّه نیّت آنها خدا است، [امّا] واقع قضیّه این است؛ این دفاع از ایران است، دفاع از جامعه‌ی اسلامی است."[1]

البته این دفاع مخصوص شیعه هم نیست. چه بسیار اهالی سنتی که در کنار برادران شیعه شان، از حریم حرم ها دفاع می کنند:

"ما امروز در کنار خود، از برادران اهل سنّت کسانی را داریم که با ما و همراه ما دارند در دفاع از حرم اهل ‌بیت می جنگند و کشته می دهند، شهید می دهند. خانواده‌هایی از شهدای مدافع حرم پیش من آمدند که در بینشان چند خانواده‌ی سنّی بودند. خب، این برادر اهل سنّت که برای دفاع از حرم حضرت زینب یا حرم امیرالمؤمنین یا حرم سیّدالشّهدا جوان خودش را گسیل می کند به جبهه، بعد هم که پیش ما می‌آید، به جای اظهار تأسّف، به جای اظهار غم و اندوه یا گِله و شکایت، ابراز افتخار می کند که پسر من در این راه شهید شده، این را ما باید برنجانیم؟...

گروه‌های تکفیری فقط دشمن شیعه نیستند، دشمن نظام اسلامی‌اند، دشمن هرکسی هستند که به نظام اسلامی کمک کند؛ به اینها باید توجّه داشت."[2]

اما کمکی که امروز مدافعان حرم با دفاعشان، به نظام اسلامی می کنند، از آن کمک های عجیب تاریخ است:

           

"ما در دوران جنگ جوان ها را تشویق می کردیم به این که بروید به میدان جنگ، اجابت می کردند و می رفتند؛ امام یک سخنرانی می کردند، خیل جوان ها راه می ‌افتادند می رفتند [امّا] امروز ما چنین تشویقی نمی کنیم، در عین‌ حال این انگیزه چقدر قوی است، این ایمان چقدر شفّاف است که این جوان از ایران، از افغانستان، از کشورهای دیگر راه می ‌افتد، بلند می شود از همسر جوانش، از کودک خردسالش، از زندگی راحتش می گذرد، می رود در یک کشور غریب، در یک خاک غریب، در راه خدا مجاهدت می کند و به شهادت می رسد. این چیز کوچکی است؟ ... اینها شگفتی است.
 
           و من عرض کنم این سه جنبه دارد: یک جنبه، جنبه‌ی صبر خودِ این شهید و انگیزه و ایمان این شهید است؛ یک جنبه، جنبه‌ی صبر خانواده‌ها و تحمّل آنها است؛ [چون‌] این زن جوان می توانست کاری کند که شوهرش نرود؛ این پدر و مادر می توانستند مانع رفتن جوانشان بشوند؛ اینها صبر کردند؛ هم برای رفتن او، هم هنگام برگشتن جنازه‌ی مطهّر او، و [هم‌] بعد از او. و جنبه‌ی سوّم خودِ حادثه است که تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی است؛ انقلاب این است، نظام اسلامی این است. این انگیزه‌ ها، این ایمان ها، این قدرت های روحی، این عزم و اراده‌ ها است که جمهوری اسلامی را به وجود آورده؛ می شود دستِ‌کم گرفت جمهوری اسلامی را؟ دشمن ها چه خیال می کنند درباره‌ی نظام جمهوری اسلامی؟" [3]

یکی از بزرگترین گروه هایی که در دفاع های اخیر، پرشور حاضر شده اند، افغان هایی هستند که هرچند خود طعم تلخ جنگی طولانی را چشیده اند، اما حالا صحنه دفاع از حرم های اهل بیت را هم خالی نکرده اند:

"برادران و خواهران عزیز افغانی ... در همه‌ی مراحل انقلاب اسلامی نقش ایفا کردند؛ ... حالا هم که در قضیه‌ی دفاع از حرم ‌های اهل‌بیت (علیهم ‌السلام) این جوان‌های مثل دسته‌ی گل، پدر مادرها این جوان ها را فرستادند برای دفاع از حریم اهل‌بیت."[4]

شهدا همه انسان هایی فداکار هستند که امتیازاتی بر سایرین دارند، اما شهدای مدافع حرم، خود امتیازاتی بر دیگر شهدا دارند:

"این شهدا امتیازاتی دارند؛ یکی این است که اینها از حریم اهل بیت در عراق و سوریه دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیدند.

امتیاز دوم این شهدای شما این است که این ها رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر این ها مبارزه نمی کردند، این دشمن می ‌آمد داخل کشور... اگر جلویش گرفته نمی شد، ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه‌ی استان ها با این ها می جنگیدیم و جلوی این ها را می گرفتیم. در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملت، دین، انقلاب اسلامی فدا کردند.

امتیاز سوم هم این است که اینها در غربت به شهادت رسیدند. این هم یک امتیاز بزرگی است. این هم پیش خدای متعال فراموش نمی شود."[5]

و البته این مجاهدت ها و فداکاری ها در نزد خدای متعال بی پاداش نخواهد ماند:

"ما در روایاتمان مواردی را داریم که ائمه علیهم‌السلام به عده‌ای از شهدا اشاره کردند و گفتند که اینها اجر دو شهید را دارند. در مورد یک گروهی از مجاهدان زمانِ ائمه علیهم‌السلام روایت است که اینها در روز قیامت از روی شانه‌های بقیه مردم عبور کرده و به بهشت می‌روند؛ خدا اینها را پرواز می‌دهد. من در مورد شهدای شما یک چنین تصوری دارم؛ من خیال می‌کنم اینها همان‌هایی هستند که هر یک شهیدشان، اجر دو شهید دارد؛ گمان می‌کنم اینها از جمله کسانی هستند در روز قیامت -که همه ما گرفتاریم، همه ما مبتلا هستیم؛ در روز قیامت اولیاء هم مبتلا هستند؛ در آن روز- این جوانان، فرزندان، همسران و پدران ما به لطف الهی به سمت بهشت پرواز می‌کنند، و دیگران به حال اینها غبطه می‌خورند، اینها از این قبیل‌اند."[6]

رزمندگان مدافع حرم، وظیفه خود را شناخته اند و در راه انجام آن، از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند. ما تا چه حد با این حرکت عظیم همراه شده ایم؟ وظیفه ما در قبال این موضوعات چیست؟ آیا وظیفه خود را شناخته ایم؟ اگر به لحاظ سن و جنسیت و شرایط زندگی، وظیفه دفاع مستقیم از حرم های اهل بیت بر دوش ما نیست، می توانیم و باید که به نحوی دیگر در این عرصه وارد شویم و با دفاع از مدافعین، به طور غیر مستقیم مدافع حریم اهل بیت باشیم. هرکس در هر جایی که کار می کند، می تواند موثر باشد. توجه به موضوع مدافعین حرم در هنرهای مختلف، مانند مداحی و شعر یکی از انواع این تاثیرگذاری ها و شاید مهم ترین آن هاست. آگاه نمودن مردم درباره این موضوع و جوانب مختلف آن و نیز تاثیر بر خود رزمندگان و خانواده های آن ها، دو کاربرد مهم این قبیل هنرهاست:

"یک نکته‌ی دیگری که خوشبختانه امروز در جامعه‌ی مدّاح تا حدود زیادی رواج دارد، توجّه به مسائل جاری روز است که خب امروز اینجا شنیدید در بخشهای مختلفی راجع به مدافعین حرم و مسائل جاری روز؛ اینها خیلی مسائل مهمّی است...

اینها همه یک طرف قضیّه است، کار و تلاشی [هم] که دشمن می کند برای تغییر باورهای مردم یک طرف قضیّه است. اینجا آن ‌وقت شما نقش ایفا می کنید، نقش پیدا می کنید؛ نقش مهم. شما از مدافع حرم هم که دفاع می کنید، خیلی کار با ارزشی است. همین شعرهایی که خوانده شد، همین حرفهایی که زده شد، اینها خیلی با ارزش است، در این تردیدی نیست کما این که در دوران دفاع مقدّس، همین شعرهایی که خوانده میشد و همین سرودهایی که گفته میشد، خیلی تأثیر داشت؛ این بلاشک امروز هم این تأثیر را دارد- منتها در کنار این یک کاری هست که آن کار اگر اهمّیّتش بیشتر نباشد، کمتر نیست؛ و آن تقویت باورهای جوانها است."[7]

"یک مسئله، مسئله‌ی شعرهایی است که در قضایای جاری کشور گفته شده، که خب خوشبختانه ما در این دوره‌ی خودمان شعرایی که این شعر زنده و موضع‌دار را از آنها می‌شنویم کم نیستند؛ بحمدالله هستند؛ یعنی امروز از ده پانزده‌سال پیش، از این جهت جلوتریم و بهتریم؛ منتها اینها ترویج نمیشود. فرض کنید حالا مثلاً برای شهدای غوّاص یا برای مدافعین حرم چندین شعر گفته شد ... خب اینها شعرهای خیلی خوبی است، اینها برجسته است؛ اینها چرا ترویج نمیشود؟ سؤال من این است؛ راه ترویج اینها چیست؟ ... خب اگر چنانچه فرض بفرمایید ما این شعر را ترجمه کنیم، بفرستیم برای جایی که آوازه‌ی او به آنجا برسد، شما ببینید چقدر اثر میگذارد؛ چقدر روحیّه میدهد! "[8]

اما شهدا و من جمله شهدای مدافع حرم از اقشار خاصی نیستند. در قشرها و حرفه های مختلف جامعه، افرادی هستند که بر حسب وظیفه، راهی دفاع از حرم ها شده اند. این دیگر وظیفه ماست که آن ها را به جامعه معرفی کنیم و نشان دهیم که فداکاری در راه خدا، شغل خاص یا ظاهر خاصی را نمی طلبد. این شهدا، از میان همین مردم بوده اند:

"خیلی تشکّر میکنیم از اینکه برادران و خواهران عزیز ورزشی، به این فکر افتادید که شهدای ورزشکار را از خیل عظیم شهدای کشور بیرون بکشید و معرّفی کنید تا جامعه بفهمد که فداکاری در راه خدا و در راه دین و در راه انقلاب با دادن جان و یا معلول شدن، مخصوص یک قشر خاصّی نیست؛ همه‌ی قشرهای کشور در این مسابقه‌ی عظیم و معنوی که «سابِقوا الی مَغفِرَةٍ مِن رَبِّکُم»(۱) [است‌]، شرکت داشته؛ به نظر من این خیلی کار جالب و ابتکار جالبی است که شهدای ورزشکار را معرّفی کنید. و شاید بنده هم مثل دیگران نمیدانستم که ما پنج‌هزار شهید ورزشکار داریم، یا در بین همین شهدای اخیرِ دفاع از ولایت اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و دفاع از حرم اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) ورزشکارانی هستند، قهرمانانی هستند؛ اینها خیلی باارزش است. شما با این کارتان روحیّه‌ی انقلابی را در کشور تقویت میکنید، فکر انقلابی را اعتلاء میبخشید."[9]

و در نهایت این که هریک از این شهدا، از خانواده ای برخاسته اند که این خانواده ها هم حق بزرگی به گردن مردم دارند. هر مدافع حرم، تنها یک فرد نیست، بلکه در پشت سرش، یک خانواده، یک فامیل و در مقیاس بزرگتر یک ملت قرار دارند که با شادی او شاد می شوند، با غمش، ناراحت می شوند و در فراقش صبر و استقامت می ورزند:

"...حقیقتاً هم شهدای شما، هم خانواده‌ها، ‌پدران، مادران و فرزندان آنان، حق بزرگی بر گردن همه‌ی ملت ایران دارند."[10]

"... البتّه شما خانواده‌ها رنج کشیدید، غصّه خوردید؛ حق هم دارید؛ از دست دادن جوانتان -چه جوان، همسرتان باشد، چه فرزندتان باشد، چه دامادتان باشد، چه برادرتان باشد- خیلی سخت است. برای بازماندگان، خیلی سخت است، خیلی دشوار است امّا بدانید آنها خیلی خوشند؛ آنها در زیر سایه‌ی نعمت الهی دارند زندگی میکنند."[11]

"خانواده‌های شهدا خیلی عزیزند. من همیشه عرض کرده‌ام که در سنگر مقدّم دفاع از ارزشها و دفاع از انقلاب و دفاع از اسلام و دفاع از قرآن، شهیدان ما هستند و بلافاصله پشت سر اینها خانواده‌هایند؛ پدرها، مادرها، همسرها، فرزندان؛ این را باید قدر دانست."[12]

خوش به سعادت خانواده های شهدا که امکان شفاعت شدنشان بیش از سایر مردم است:

 "...یکی از ابزارهای توسّل و تقرّب به پروردگار، توجّه به ارواح مطهّر شهیدان است. یعنی ما ... اگر میخواهیم توسّل بجوییم، تضرّع کنیم، دعای مستجاب داشته باشیم، بایستی از ارواح متعالی استشفاع کنیم، آنها را شفیع قرار بدهیم و یکی از این مجموعه‌های متعالی، همین شهدای عزیز ما هستند. و خانواده‌های شهدا این فرصت را دارند -چه پدرها و مادرها، چه فرزندان، چه همسرها، چه بقیّه‌ی بستگان- که از ارواح شهیدان عزیزشان که دلهای اینها بسته‌ی به آنها است، استمداد کنند برای تقرّب به خداوند."[13]

و خوش به حال آن ها که:
            "
... همین‌قدر برادرها و خواهرها بدانند که بنده‌ی حقیر به شماها افتخار می‌کنم؛ این را بدانید. "[14]

 

 

فاطمه سعیدی، 23 مرداد 95



[1] بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم ۱۳۹۵/۰۴/۰۵

[2] بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ۱۳۹۴/۱۲/۲۰

 

[3] بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم ۱۳۹۵/۰۴/۰۵

[4] بیانات در دیدار خانواده شهدای افغانستانی مدافع حرم لشکر فاطمیون۱۳۹۵ /۰۱/۰۸

[5] بیانات در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم۱۳۹۴/۱۱/۰۵

[6] بیانات در دیدار با خانواده‌های شهیدان مدافع حرم ۵/3 /۱۳۹۴

[7] بیانات در دیدار جمعى از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام۱۳۹۵/۰۱/۱۱

[8] بیانات در دیدار شاعران ۱۳۹۵/۰۳/۳۱

[9]بیانات در دیدار دست اندرکاران کنگره شهدای ورزش کشور ۱۳۹۴/۱۰/۲۱

[10] بیانات در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم۱۳۹۴/۱۱/۰۵

[11] بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم ۱۳۹۵/۰۴/۰۵

[12] بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم ۱۳۹۵/۰۴/۰۵

[13] بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم ۱۳۹۵/۰۴/۰۵

[14] دیدار خانواده شهدای افغانستانی مدافع حرم لشکر فاطمیون۱۳۹۵/۰۱/۰۸

 

  • ۹۵/۰۹/۱۷
  • فاطمه سعیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی