امروز یک روز خوب دوست داشتنی به یاد ماندنی است. صبح زود از خواب برخاستم و بعد دیگر نخوابیدم. یعنی نگذاشتم خستگی، مرا تنها گیر بیاورد و فریبم دهد تا با او به سرزمین خواب های نابه هنگام صبح گاهی پا بگذارم. پس خداوند شب را برای چه چیز خلق کرده است؟ اگر قرار باشد روز را هم در غفلت خواب به سر ببریم، کامروایی سحرخیزان را از دست خواهیم داد. کمی پیاده روی در هوای دلنشین صبح به همراه خانواده، روحم را به طراوتی وصف شدنی مهمان کرد. می گویید چرا وصف شدنی؟ خواهم گفت چرا... صبحانه ساده اما باصفای پس از آن، انرژی روزم را تامین نمود و حال نوشتن...
کاری که صفت وصف ناشدنی را
باید برای آن به کار ببرم، برای حال خوبم در هنگام انجام دادنش. تا دنیا،
دنیا بوده عشاق نمی توانسته اند عشقشان را