نوشته های یک تازه نویسنده کاش کاربلد

این جا، از هر دری، سخنی می نویسم و آن ها را با شما به اشتراک می گذارم. امید که به درد یکی بخورد.

نوشته های یک تازه نویسنده کاش کاربلد

این جا، از هر دری، سخنی می نویسم و آن ها را با شما به اشتراک می گذارم. امید که به درد یکی بخورد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

پیامبر خدا (صلّی‌ الله ‌علیه‌ و آله) فرمودند: ازدواج کنید تا جمعیت شما افزون شود؛ زیرا من در روز قیامت، به وجود شما، حتّى به فرزندان سقط شده‏تان، بر سایر امّت‏ها مى‏بالم.

ازدواج، یک امر طبیعی برای بقای طبیعت، یک عادت اجتماعی و یک سنت دینی است. بنابر سخن رهبر انقلاب:

" ازدواج تقدسی دارد و غالباً مراسم ازدواج، یک مراسم مذهبی است؛ مسیحی‌ها آن را توی کلیسا انجام می دهند، یهودی‌ها آن را در کنائسشان انجام می دهند؛ مسلمانها هم اگرچه در مسجد انجام نمی دهند، اما اگر بتوانند، در مشاهد مشرفه، و الّا در ایام متبرک دینی و عمدتاً به وسیله‌ی رجال دین، این را انجام می دهند. مبالغی را دین برای ازدواج بیان می کند. بنابراین صبغه، کاملاً صبغه‌ی دینی است. ازدواج یک جنبه‌ی قدسی دارد؛ این جنبه‌ی قدسی را نباید از آن گرفت. گرفتن جنبه‌ی قدسی به همین کارهای زشتی است که متأسفانه در جامعه‌ی ما رائج شده است. مثل تشریفات و مهریه های سنگین و ... . "

در دین اسلام، تمام مراحل ازدواج از ابتدا تا انتهای آن، بسیار ساده و کم هزینه است. اما متاسفانه به دلایل مختلف، امروزه رسوم سخت و دست و پاگیری در زمینه ازدواج به وجود آمده است که باعث شده جوانان از ازدواج و مخارج آن ترسیده و پا پس بکشند. و نتیجه آن، بالا رفتن سن ازدواج است و افزایش گناه در جامعه. این سنت ها عبارتند از:

- احساسی برخورد کردن و عاقلانه تصمیم نگرفتن در امر ازدواج و خواسته های نامعقول.

- عذر ادامه تحصیل و آزادی بیشتر.

- مشکل پسندی به بهانه های مختلف.

- عذر نداشتن ماشین و مسکن شخصی و .....

- اصرار به ازدواج با فردی از یک شهر خاص، منطقه خاص، دارای شغلی معین و ...

- زیبایی و خوشتیپ بودن را اولین و مهم ترین ملاک قرار دادن.

- اهمیت زیاد دادن به شغل و وضعیت مالی طرف مقابل و خانواده اش به جای توجه بیشتر به شخصیت آن ها.

- عدم توجه به تحقیق و مشاوره به بهانه «قسمت بودن» ازدواج.

- ازدواج های تحمیلی.

- پایبند بودن به رسم های اشتباه فامیل.

- مهریه سنگین، مثلاً به مقدار تاریخ تولد دختر .

- گرفتن شیربها در بعضی از مناطق.

- تهیه جهیزیه های زیاد و غیر ضروری و سنگین، و به قرض و مشکلات افتادن به خاطر جهیزیه.

- الزام در خرید لباس عروس و لباس دامادی، حتی در صورت بی نیازی به آن.

- برقراری مجالس مختلف عروسی در تالارهای گران قیمت و آن چنانی.

- برگزاری مراسم نه چندان ضروری: بله برون، حنابندان، پاتختی و ...، و ریخت و پاش زیاد در این مراسم.

آیا باید بگذاریم که این رسوم اشتباه روز به روز و لحظه به لحظه بیشتر شود؟ و یا می توانیم با آن ها مقابله کنیم؟ وظیفه ما چیست؟ نکات زیر می توانند در این مسیر راهگشای ما باشند:

- اگر جوانان فکر می کنند که نمی توانند زندگی تشکیل دهند، می توانند ازدواج کنند و بعد از دو سه سال که شرایط مناسبی پیدا کردند، تشکیل زندگی دهند. البته اینگونه نیست که ازدواج سبب تنگی معیشت شود، بلکه می تواند گشایش هم ایجاد کند.

- ازدواج مانع تحصیل نیست. اگر تشریفات زندگی را حذف کنیم، اتفاقا ازدواج کمک خوبی هم برای ادامه تحصیل و پیشرفت هم هست. چه بسیار دخترانی که به دلیل ادامه تحصیل، خواستگارهایشان را رد کرده اند و حالا پشیمان هستند.

- بحث واسطه گری در ازدواج را دوباره باید احیا نمود. امروزه مردم از معرفی دختر و پسر به یکدیگر می ترسند. معرف، تنها معرفی می کند و باید به خانواده ها تاکید کند که خودشان تحقیق کنند و در این زمینه از هیچ تلاشی فروگذار نکنند. کانون های پیوند مهر در دانشگاه ها و مراکز دیگر نیز در زمینه ازدواج و معرفی دخترها و پسرها به هم، فعال هستند. می توان برای ازدواج از آن ها نیز کمک گرفت.

- بعضی دوست دارند با خانواده کم جمعیت و یا پر جمعیت وصلت کنند و این موضوع را ملاک انتخاب همسر قرار می دهند و با این ملاک، ازدواج خود را سخت تر می کنند. در حالی که این موضوع، تاثیر مهم و مستقیمی بر خوشبختی عروس و داماد ندارد.

- بعضی همسر خود را به خاطر حرف دیگران انتخاب می کنند و دائم نگران نظر مردم نسبت به همسر آینده خود هستند. در حالی که خودشان باید با همسر خود زندگی کنند، نه مردم.

- زیبایی موضوع مهمی است و قبل از ازدواج باید دختر و پسر همدیگر را بپسندند تا این پسند، زمینه محبت بین آن ها باشد، اما مهمترین ملاک را نباید زیبایی قرار داد. زیرا همان طور که همه می دانند پس از مدتی چهره شریک زندگیمان عادی می شود و ما با اخلاق او زندگی می کنیم.

- به طور کلی، معیارهای اصلی و فرعی با هم جا به جا شده اند و هر کس ملاک خاصی برای ازدواج خود دارد. در حالی که پیامبر اسلام(ص) فرموده اند: هرگاه خواستگاری برای دختر شما آمد که اخلاق و دیانت او مورد رضایت شما بود، دختر خود را به ازدواج او دربیاورید، اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین به پا خواهد شد.

- به قدر توانمان جهیزیه تهیه کنیم و به ضرورت اکتفا کنیم. تنها سی درصد جهیزیه هایی که امروزه داده می شود، جزء لوازم ضروری زندگی است و بقیه اضافی و تشریفاتی و برای بزرگ نشان دادن عروس است، در حالی که بزرگی عروس به شخصیت اوست، نه به جهیزیه اش.

- از خانواده عروس و داماد انتظارات بیش از توانشان نداشته باشیم و شرایط آن ها را درک کنیم.

- بسیاری افراد سرویس طلا را در کمد نگه داشته و فقط برای یک مراسم یا جشن از آن استفاده می کنند. بنابراین بدون آن هم می توان زندگی کرد و خوشبخت بود.

- تشریفات و خرج های اضافی را کم کنیم، تا دختر و پسر از ابتدا به تجمل عادت نکنند.

- درست است که وضع زندگی عوض شده و سطح معیشت بالا آمده، اما معیارها و ارزش های اسلامی ـ انسانی، هرگز عوض نشده و نخواهد شد، یعنی: اسراف نکردن، ساده گرفتن، چشم و هم چشمی نکردن و باطل بودن خرافات و تشریفات، و ....همیشه به حال خود باقی است.

- چه اشکالی دارد که لباس عروس را از کسی که آن را دارد قرض بگیریم. به جای اینکه هزینه زیادی را برای خرید یا حتی اجاره آن بپردازیم. آیا شخصیت عروس به لباس اوست ؟

- برای دعوت به مناسبت ازدواج و دادن ولیمه عروسی که کار شایسته ای است، لازم نیست از دور و نزدیک و آشنا و غریبه دعوت نمود و کسی را از قلم نینداخت. دعوت باید در حد توان مالی باشد.

- می توان با برگزاری جشن‌های ازدواج به صورت دسته جمعی برای جوانان ، هزینه ها را کاهش داد.

- لازم نیست عروس و داماد در ابتدای زندگی حتما در خانه ای مستقل و بزرگ زندگی کنند . آن ها می توانند در کنار خانواده هایشان زندگی کنند (در اتاق یا طبقه ای دیگر)، تا وقتی که خانه مناسبی برای خود فراهم نمایند. یادمان باشد که خانه و ماشین ، هدف ازدواج نیستند. بلکه وسیله ای هستند برای رسیدن به اهداف اصلی ازدواج مانند: رسیدن به آرامش ، رشد مادی و معنوی زن و شوهر و فرزندان ، حفظ نسل و ...

علاوه بر رسوم اشتباه، امور غیر شرعی و گناه آلودی هم در بحث ازدواج، به خصوص در مراسم عقد و عروسی وجود دارد. وقتی زندگی مشترک با گناه شروع شود، به علت اثر وضعی گناه، نمی توان به خوشبختی در زندگی دلخوش و مطمئن بود. حال به بعضی از این امور اشاره می کنیم:

- با هم بودن دختر و پسر قبل از ازدواج به مدت زیاد به بهانه شناخت یکدیگر.

- دعوت از اغنیا و فراموش کردن فقرا.

- دعوت از گروه های موسیقی حرام، مطربان و آوازخوانان و همچنین ایجاد مزاحمت های صوتی توسط آنان.

-برقراری مجالس آلوده به گناه و فساد.

- قضا شدن نماز.

- مصرف مشروبات الکلی در برخی مراسم.

-راه اندازی کاروان های عروسی در خیابانها و مزاحمت های اجتماعی.

- اختلاط های حرام زن و مرد و نگاه های حرام و عکس برداری و فیلم برداری از آن ها .

- رقص های حرام و تماشای آن و حضور در مجلسی که تایید آن به حساب می آید.

- دادن شاد باش به رقاص ها .

- موسیقی های مبتذل .

- ظاهر شدن زنان با آرایش های آنچنانی و عطر زدن و لباس های نامناسب .

- در معرض دید نامحرم قرار دادن عروس آن هم با آرایش بسیار زیاد.

- دعوت مردم جهت نگاه کردن به عروس با بوق زدن داماد .

حال باید چه کنیم؟ توصیه های زیر می توانند ما را در انجام وظیفه مان یاری دهند:

- دادن ولیمه عروسی، یک امر دینی است و مستحب است هر کس در حد توان خویش مردم را دعوت کند، اما در صورتی که میان ثروتمند و فقیر فرق نگذارد. در روایتی آمده است: "بدترین طعام، طعام دعوتی است که کسی که آن را اجابت می‌کند (به آن نیاز دارد) از آن منع می‌شود و کسی که آن را اجابت نمی‌کند (به آن نیاز ندارد) به آن دعوت می‌شود."

- یک شب بودن عروسی، جواز این کارهای اشتباه نمی شود: مجالس عروسی مختلط و فساد انگیز، رقص زنان آرایش کرده، مزاحمت برای همسایه ها و مردم مثل بوق زدن و ...

- حریم محرم و نامحرم را مراعات کنیم. نامحرمان در مراسم ازدواج همچنان نامحرم هستند.

- به جای استفاده از آهنگ ها و کارهای حرام، مراسم شادی را با انجام این امور برای مهمانان به ارمغان بیاوریم:

قرائت قرآن و خصوصا عروس قرآن سوره الرحمن(که متاسفانه در شب وفات خوانده می شود!) یا قلب قرآن سوره یس

استفاده از افراد خوش صوت برای خواندن اشعار در مدح اهل بیت (علیهم السلام)

دعوت از مجریان برنامه های شاد و برگزاری مسابقه های حضوری و گفتن لطیفه و شعر طنز

استفاده از گروه های تئاتر و نمایش های کمدی

استفاده از موسیقی های غیر حرام

سخنرانی ۲۰ دقیقه ای یک مشاور خانواده در مورد رفتارهای زیبا برای خانواده اسلامی

ملاقات اقوام و خویشاوندان و آشنایان با هم

- شاید بی توجهی به نماز یا ترک آن، مهمترین پیامد عروسی های گناه آلود باشد. روح معنویت در مراسمی که آواز و موسیقی حرام و اختلاط و رقص و ... وجود دارد، از بین می رود. و اینگونه اگر حتی کسی هم نماز بخواند، تعجب دیگران را برمی انگیزد. همچنین به دلیل خستگی و یا این بهانه که یک شب، هزار شب نمی شود، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء و نیز نماز صبح فردا ممکن است قضا شوند.

* * *

متاسفانه حاشیه های ازدواج، سبب شده اند که اصل فلسفه آن فراموش شود و دختر و پسر ندانند که هدف ازدواجشان چه بوده است. در واقع این رسم و رسوم، ما را بنده خود کرده اند، در حالی که ما بنده خدا هستیم، نه بنده رسم.

جوانان خود با شور و نشاطی که دارند، می توانند سنت های غلط ازدواج را نقض کنند. در زمینه مبارزه با سنت های نادرست، حتی برای غیر مذهبی ها هم دلایلی وجود دارد. این سنت ها به ضرر جامعه است و موجب به تاخیر افتادن ازدواج جوانان به خصوص دختران می شود. یک جوان هفده یا هجده ساله هم به ازدواج نیاز دارد. ممکن است این جوان خانه و ماشین و شغل نداشته باشد، اما خدای او می گوید: " اِنَ یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه؛ "(سوره نور، آیه 32) "مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است!"
باید به وعده پروردگار اعتماد کرد. او تنها کسی است که در وعده اش راستگوست.



فاطمه سعیدی، 2 خرداد 1394

Secont14@yahoo.com  

 
  • ۹۵/۰۹/۱۷
  • فاطمه سعیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی